بگذار همه بگویند که شمر آمده به ضریح آقام حسین دخیل بسته، گردنش را بسته به میلههای ضریح. اما تو را به خون گلوی خودت قسمت میدهم، به آن وقت و ساعتی که شمر گردنت را از قفا برید، پیش خدا، روز پنجاه هزار سال، شفیع من بشو... شفیع منِ روسیاه، منِ...
دریافت
معصوم دوم، داستان کوتاهی است از هوشنگ گلشیری، گلشیری متولد اصفهان است و از داستاننویسان خوب دوران معاصر به حساب میآید. شازدۀ احتجاب گلشیری یکی از بهترین نمونه داستانهای ادبیات معاصر است. به غیر از کتاب شازدۀ احتجاب چندین مجموعه داستان کوتاه و رمان نیز از گلشیری به چاپ رسیده است. نیمۀ تاریک ماه، گزیدهای است از مجموعه داستانکوتاههای هوشنگ گلشیری. یادش گرامی.
پینوشت: اگر دوستی مایل بود، داستان بالا را با صدای خودش بخواند تا به ادامۀ این پست ضمیمه کنم. کلاً از دوستانی که مایل به خواندن داستان کوتاه هستند استقبال میکنیم. انتخاب داستان هم میتواند به عهدۀ خودتان باشد.