سخن‌سرا

سخن‌سرا
طبقه بندی موضوعی

۵ مطلب در شهریور ۱۳۹۷ ثبت شده است

هوالمحبوب

سلام به همه ی همراهان سخن سرا

ایده ای که چند روز پیش بعد از مشورت با دوستان داستان نویس به ذهنمون رسید، این بود که فعالیت اینجا رو بیشتر اختصاص بدیم به تمرین های متفاوت و تقویت خلاقیت مون، از اون جایی که ما نویسنده های این وبلاگ هم مثل اغلب مخاطب ها تازه کاریم و تازه شروع کردیم به داستان نوشتن، طبیعیه که اول کار یکم شلخته پست بذاریم. به نظرم تا حدی درباره ی عناصر داستان و چیزهایی که لازم هست در این زمینه بدونید، توضیح داده شده، البته که مطالعه دقیق کتاب های معرفی شده، خیلی بیشتر از پست های ما میتونه راهگشا باشه. چون هیچ کس با خوندن چند تا پست کوتاه نمیتونه ادعا کنه که اشراف پیدا کرده به این موضوع.
حالا در این پست میخواییم دعوت تون کنیم که درباره ی یک تصویر، متن بنویسین. از بین تصاویری که گذاشته شده، یک تصویر رو انتخاب کنید و داستانش رو بنویسید. منتظر متن های خلاقانه تون هستیم. لطفا وقتی متن تون رو منتشر می کنید به شماره ی تصویر اشاره کنید. متن ها رو در وبلاگ تون منتشر کرده و بعد لینک رو برامون بفرستید.


تصویر شماره «1»


تصویر شماره «2»



تصویر شماره «3»



تصویر شماره «4»



لینک نوشته‌های دوستان:

مرد مفرد، بهارنارنج، آقاگل، نسرین، روشا مجد، دیوانه، ماجده، یگانه، حورا، یاسین میم

خب اگر دوستی لینکش نیست اطلاع بده، و اینکه تا شنبه فرصت دارید در تمرین شرکت کنید. :)

زود باشید.

۱۸ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰ ۲۷ شهریور ۹۷ ، ۲۳:۳۶
نسرین ⠀

بگذار همه بگویند که شمر آمده به ضریح آقام حسین دخیل بسته، گردنش را بسته به میله‌های ضریح. اما تو را به خون گلوی خودت قسمت می‌دهم، به آن وقت و ساعتی که شمر گردنت را از قفا برید، پیش خدا، روز پنجاه هزار سال، شفیع من بشو... شفیع منِ روسیاه، منِ...


دریافت


معصوم دوم، داستان کوتاهی است از هوشنگ گلشیری، گلشیری متولد اصفهان است و از داستان‌نویسان خوب دوران معاصر به حساب می‌آید. شازدۀ احتجاب گلشیری یکی از بهترین نمونه داستان‌های ادبیات معاصر است. به غیر از کتاب شازدۀ احتجاب چندین مجموعه داستان کوتاه و رمان نیز از گلشیری به چاپ رسیده است. نیمۀ تاریک ماه، گزیده‌ای است از مجموعه داستان‌کوتاه‌های هوشنگ گلشیری. یادش گرامی.

  

پی‌نوشت: اگر دوستی مایل بود، داستان بالا را با صدای خودش بخواند تا به ادامۀ این پست ضمیمه کنم. کلاً از دوستانی که مایل به خواندن داستان کوتاه هستند استقبال می‌کنیم. انتخاب داستان هم می‌تواند به عهدۀ خودتان باشد.


۱۱ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۱۷ شهریور ۹۷ ، ۱۶:۳۹
دخو

هوالمحبوب

از آنجایی که شروع و پایان داستان های اغلب ما مبتدی ها گاهی خیلی اذیت کننده می شود، تصمیم گرفتم دوباره به این مبحث به طور ساده تر بپردازم:

از آن‌جایی‌که زمانه عوض شده و همه‌چیز مطابق روز پیشرفت کرده، شروع داستان هم دیگر مثل روزهای قدیم نیست که بگوییم «یکی بود یکی نبود، یه مردی بود که...» این شیوه دیگر حتی برای داستان‌های کودک هم به ندرت استفاده می‌شود و کارایی چندانی ندارد.

- مهم‌ترین نکته در مورد یک شروع خوب، حذف غیر ضروریات است. یعنی لازم نیست یک ساعت مقدمه‌چینی کنید و شخصیت یا وقایع را معرفی کنید تا به حادثه اصلی داستان برسید. خیلی‌وقت‌ها شروع کردن داستان درست از وسط حادثه جذاب‌تر است.

- خلاقیت، خلاقیت، خلاقیت! شروع‌های خوب نه تنها مقدمه‌چینی ندارند بلکه در همان چند خط اول خلاق بودن نویسنده‌شان را داد می‌زنند. یک شروع خلاقانه می‌تواند یک دیالوگ از زبان یکی از شخصیت‌های داستان باشد (مثلا: «بدبخت شدیم سعید!» این را گفت و از اتاق بیرون رفت)، می‌تواند بیان یکی از حس‌های پنجگانه باشد (مثلا: بوی خون تازه از طرف آشپزخانه می‌امد) و... (از خودتان خلاقیت نشان بدهید دیگر((

- همان‌قدر که حرف اضافه زدن در شروع ممنوع است در پایان هم ممنوع است. یعنی بهتر است داستان در اوج و بعد از گره‌گشایی از حادثه اصلی تمام شود. نه این‌که بعد از آن باز هم کلی توضیح درمورد پایان ماجرا داده‌شود.

- خلاقیت در پایان هم گاهی معجزه می‌کند. خلاقیت در پایان می‌تواند یک سوال برای به فکر فرو بردن خواننده باشد، یک جمله تاثیر گذار، یک دیالوگ و...

- خیلی‌ها پایان باز را برای انتهای داستان‌شان انتخاب می‌کنند. پایان باز وقتی بهتر جواب می‌دهد که خواننده را بین دو ابهام بگذارد تا به میل خود یکی را انتخاب کند نه این‌که بین دنیایی از ابهامات و در میان داستان خواننده را به حال خود رها کنیم به بهانه پایان باز.


+متن از نیلوفر نیک بنیاد(نیکولای آبی)

تا +وقتی استقبال اینقدر کم باشه، ترجیح میدم تمرین ندم!


۸ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۳ شهریور ۹۷ ، ۲۱:۰۷
نسرین ⠀

هوالمحبوب

 

داشتم به پست جدید فکر می کردم، به این که این همه مطلب را نوشتن و تکلیف دادن، آن هم وقتی که استقبال دوستان خیلی کم شده است، شیوه ی درستی هست یا نه، به پیشنهاد آقاگل قرار شد داستانی را برای این پست در نظر بگیرم که هم تشویقی به خواندن داستان باشد و هم پیشنهاد یک همکاری، داستانی که در نظر گرفته ام، از مجموعه ی «افتاده بودیم در گردنه ی حیران» انتخاب شده است. داستان نوشته ی آقای حسین لعل بذری نویسنده ی مشهدی است. ایشان به واسطه ی همسر تبریزی شان، خانم لیلا صبوحی، به خوبی با فرهنگ و آداب تبریز اخت شده اند و رد پای این پیوند را می توان در اغلب داستان هایشان دید. نام داستان منتخب «اندوهی دور گردن» است. این مجموعه داستان  به تازگی چاپ شده و خب طبیعیست که فایل پی دی اف یا فایل صوتی اش موجود نباشد. به همین دلیل مجبور شدم ، خودم داستان را برایتان بخوانم. حالا اگر توانستید صدای مرا تحمل کنید، این داستان صوتی را گوش کیند، داستان قشنگی است. هم برای آشنایی با قلم داستان نویسان جوان ایران هم برای اینکه باب همکاری بین بلاگر ها و سخن سرا باز شود. پیشنهاد ما این است که اگر مایل بودید، شما هم داستانی را که خوانده اید و دوست داشته اید برایمان بخوانید و فایل صوتی اش را در اختیار مان بگذارید میتوانیم این فایل ها را در سخن سرا منتشر کنیم تا همه ی دوستان در لذت داستان خوانی شما سهیم شوند.

 

 
افتاده بودیم در گردنه ی حیران
حسین لعل بذری
نشر نیماژ
چاپ دوم
سال 1397
۸ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۷ شهریور ۹۷ ، ۱۲:۵۳
نسرین ⠀

از وبلاگ دلشرم مطلبی را می‌خواندم و تصمیم گرفتم آن را برای شما هم بازنشر دهم. با دلشرم به تازگی آشنا شده‌ام. وبلاگ‌نویس خوبی است و مطالب مفیدی می‌نویسد. پیشنهاد می‌کنم پست  "قفسه‌نوشت ۱۰۵: با تشکر، به کار ما نمی‌آید؛ ..." را حتماً بخوانید. 

در ادامه، بحثم سر این است که اهمیت ویراستاری در داستان، نوشته و حتی وبلاگ‌نویسی کجاست؟ آیا درست‌نویسی مطلب و داستان به بهتر فهمیده شدنش کمک نمی‌کند؟ خب، جواب این سؤال که روشن است. قطعاً کمک می‌کند. اصلاً یکی از هدف‌های ویراستاری و درست‌نویسی همین است. نباید فراموش کرد که کلمه‌ها پل ارتباطی بین نویسنده و مخاطب است. پس بهتر است تا جایی که می‌توانیم این پل را مقاوم‌تر و زیباتر بسازیم. طوری که خواننده با اطمینان خاطر پا روی آن بگذارد و در هنگام استفاده لذت هم ببرد. 

در داستان‌نویسی هم این موضوع اهمیت بالایی دارد. از کوچکترین نکته‌ها مثل پاراگراف‌بندی مناسب گرفته تا انتخاب کلمات داستان، همه می‌تواند به بهتر خوانده شدن داستان شما کمک کند. پیشنهاد می‌کنم اگر می‌خواهید داستان بنویسید، کمی هم در زمینۀ ویرایش و ویراستاری مطالعه داشته باشید و بیاموزید. 

البته فرقی نمی‌کند داستان‌نویس هستیم یا نه. وبلاگ‌نویس هستیم یا اینکه داخل کانال تلگرامی‌مان می‌نویسیم. اگر برای فرد دیگری می‌نویسیم، اگر می‌نویسیم تا دیگری نوشته‌هایمان را بخواند، باید لااقل بعضی از نکات را در هنگام نوشتن رعایت کنیم. باید تا جایی که می‌توانیم امر خواندن را برای خواننده‌ آسان و لذت‌بخش کنیم. 

۱ نظر موافقین ۱۳ مخالفین ۰ ۰۴ شهریور ۹۷ ، ۱۵:۰۴
دخو