از وبلاگ دلشرم مطلبی را میخواندم و تصمیم گرفتم آن را برای شما هم بازنشر دهم. با دلشرم به تازگی آشنا شدهام. وبلاگنویس خوبی است و مطالب مفیدی مینویسد. پیشنهاد میکنم پست "قفسهنوشت ۱۰۵: با تشکر، به کار ما نمیآید؛ ..." را حتماً بخوانید.
در ادامه، بحثم سر این است که اهمیت ویراستاری در داستان، نوشته و حتی وبلاگنویسی کجاست؟ آیا درستنویسی مطلب و داستان به بهتر فهمیده شدنش کمک نمیکند؟ خب، جواب این سؤال که روشن است. قطعاً کمک میکند. اصلاً یکی از هدفهای ویراستاری و درستنویسی همین است. نباید فراموش کرد که کلمهها پل ارتباطی بین نویسنده و مخاطب است. پس بهتر است تا جایی که میتوانیم این پل را مقاومتر و زیباتر بسازیم. طوری که خواننده با اطمینان خاطر پا روی آن بگذارد و در هنگام استفاده لذت هم ببرد.
در داستاننویسی هم این موضوع اهمیت بالایی دارد. از کوچکترین نکتهها مثل پاراگرافبندی مناسب گرفته تا انتخاب کلمات داستان، همه میتواند به بهتر خوانده شدن داستان شما کمک کند. پیشنهاد میکنم اگر میخواهید داستان بنویسید، کمی هم در زمینۀ ویرایش و ویراستاری مطالعه داشته باشید و بیاموزید.
البته فرقی نمیکند داستاننویس هستیم یا نه. وبلاگنویس هستیم یا اینکه داخل کانال تلگرامیمان مینویسیم. اگر برای فرد دیگری مینویسیم، اگر مینویسیم تا دیگری نوشتههایمان را بخواند، باید لااقل بعضی از نکات را در هنگام نوشتن رعایت کنیم. باید تا جایی که میتوانیم امر خواندن را برای خواننده آسان و لذتبخش کنیم.